مدح و ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
به فلک میرسد از خاک زمین بوی بهشت گشته عـالـم همه جا گلشن مینوی بهشت پـیـش یـارم که بود روشنی روی بهشت عـرق شـرم چکد از رخ دلجـوی بهشت خـلـق عـالـم همه با دوستی و هم عهدی گـشتـه ورد لـبـشـان زمـزمـۀ یـا مـهـدی دانه مـرغ دل از خـاک در سـامـره بـین سـیـنـهاش را ز تـجـلّای خـدا نـائـره بین نـور آن نـائـره در دامـن هـر دایـره بیـن وجـد آن پاک زن پـاکـدل و طاهـره بیـن نـغـمـه و زمـزمـۀ مـرغ سـحـر میشنود بـانـگ تـسبـیـح ز لبـهـای پـسر میشنود در دل اهل ولا خـانــه گـرفـتـی نـرگـس خـانـۀ مـحـفـل جـانـانـه گـرفـتـی نـرگس دل ز هر عـاقل و دیـوانه گرفـتی نرگس کـز یـم فـاطـمـه دُردانـه گـرفـتی نـرگس دیـده روشن به رُخِ مهـدی اثـنی عـشرت جـان بـقـربـان تو و مـاه جـمـال پـسـرت ایـن پـسـر آئــیــنـۀ روی خــدا مـیبـاشـد این پـسـر مـشـعـل انـوار هـدی میبـاشد ایـن پـسـر سـیّـد جـمـع سـعــدا میبـاشـد این پـسـر طـالـب خـون شـهـدا میبـاشـد این همان است که دلها همه دیوانۀ اوست این همان است که جانها همه پروانۀ اوست افـق نـسـل عــلـی را قــمـری پـیــدا شـد خلق را رهـبـر صاحب نـظـری پیدا شد پــدر پــیــر خــرد را پـســری پـیـدا شـد بـلـکـه بـر مـلّـت قـرآن پـدری پـیـدا شـد هر که خـواهد رخ تـابـنـده احـمـد بـیـنـد چــهــره مــنــتــقــم آل مـحــمــدi بــیــنـد ای صفابخش و شفابخش دل و جان همه ای طـبیب من و ای داوری درمان هـمه هـمه پـروانـه و تو شـمـع فـروزان هـمه همه جان باخـتـۀ عـشـق تو جـانـان همه چه شود عقده ز دلها بگشائی ای دوست از پس پرده غـیـبت بـدر آئی ای دوست طعنه از دشمنت ای دوست شنیدن تا کی به بـدن پـیـرهـن صـبـر دریــدن تـا کـی پـیش رو بودن و روی تو نـدیـدن تا کی بار هـجـران تو بر دوش کـشیـدن تا کی مـا کـه نـادیـده تو را طالب دیـدار شـدیم به کـمـنـد سـر زلـف تو گـرفـتـار شـدیـم گوشِ یارانِ تو را طعنه اغیار بس است عاشق زار تو را ایـنـهمه آزار بس است قفس تنگ بر این مرغ گرفتار بس است پیش رو بودن و نادیدن رخسار بس است گـلـی از گـلـشـن حُـسـن تو نچـیـنم چرا؟ مـا بـمـیـریـم و جـمـال تـو نـبـیـنـم چـرا؟ ما که پروانه صفت گرد غمت سوختهایم آتش عـشـق تو در سـیـنـه بر افروختهایم قـصـۀ عـشـق تو را از ازل آمـوخـتـهایم کز ولادت به رخت دیـدۀ دل دوخـتـهایـم پـرتـو حُـسن تو تا شام ابـد در دل ماست هر طرف روی کنی جای تو در محفل ماست |